سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این تویی که اغیار را ازدل های دوستانت زدودی تا آن که جز تو را دوست نداشتند ...آن که تو را از دست داد، چه به دست آورد ؟ و آن که تو را یافت، چه از دست داد ؟ آن که جز تو را به عنوان عوض پذیرفت، زیان کرد . [امام حسین علیه السلام ـ در دعایش ـ]
چاخان - پشفته
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  •  اصل ماجرا اینجا هه

     گناه مریمک ! شواط مده که این روزا شوهرش  بیشتر این که حواسش پیش اون باشه تو نخ کبرا هه . همین خاطر از شوهرش پرسید گفی وسطتونه ؟البته فقط برا خاطر جمعی و گرنه اصش هم فکر نمکرد که ایچون رابطه ای در وسط باشه . رجب میدونست که این رابطه همین چند روزه و کبرا بنه زن یتا دیه بشه و تازه خودش هم حسابی خاطرخواه مریمه . رجب نه مخاس سر به سری مریم  که هزار تا مشکل داشت بلّه و  نه مخاس پیشش دروغ بگه . پس در حالیکه دندون کرچه مکرد و این گف نیچه که گفته دروغ برا زندگی واجبه ویه تکه از طبیعت لاکردار و اعصاب خرد کن وجوده را تو ذهنش ایرا اورا مکرد گفته نه عیال! اینا چه گفیه ویتا ماچ گندش خورد . مریم  خیالش راحت شد وگفت خشووونه . یتکه وخ بعد کبری و رجب هم از این کارا سیر شدن و همه چی یادشون رفت .
    حالا مگد که رجب کار خوبی کرد که دروغ گف؟



    همینه دیه ::: شنبه 87/11/5::: ساعت 8:20 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 6
    کل بازدید :76025

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    چاخان - پشفته
    همینه دیه
    یتا آدم بیکار دنبالپرکردن وخ

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    چاخان - پشفته

    >>یزدیای خش<<

    >>یزدیای خش تر<<

    >>موسیقی وبلاگ<<